هنوز زمان زيادي از
سرخوشي و خوشحالي ناشي از انتخاب <رضا ناجي>
بازيگر آخرين فيلمتان به عنوان بهترين بازيگر
جشنواره برلين نميگذرد كه شما را در تلويزيون در
حال سخنراني در انجمن روزنامهنگاران مسلمان
ميبينيم كه محل تجمع برادران روزنامهنگار
روزنامههاي كيهان و خبرگزاري فارس و... است كه
معمولا تعريفي خاص از مسلماني دارند و هركسي را
به محفلشان راه نيست.
ديدن تصوير شما خوشحالم كرد و بار ديگر آن غروري
را كه به خاطر فيلم شما پيدا كرده بودم، احساس
كردم، اما لحظهاي نگذشت كه فهميدم ظاهرا جشنواره
برلين در متني كه از رويش ميخوانديد و با غلط و
تپق هم ميخوانديد، بهانهاي بود براي گفتن
حرفهايي كه براي ما كه دوستدار شما و سينماي نجيب
شما بوديم، تاسفبار است.
نه اشتباه نكنيد! اصلا بحثم اين نيست كه در سخنان
دكتر سروش خطايي نيست. حتما خطا هست و حتما هم
بايد نقد شود و متخصصان اين وادي هم دست به قلم
بردهاند و بعد از اين هم خواهند برد، اما فرو
كاستن بحثهاي جدي كلامي كه سابقهاي طولاني در
جهان اسلام دارد، به بحثهاي احساسي و متاسفانه
تحريفآميز و دعوت كردن مردم به اينكه همان كاري
را كنند كه پيشتر درباره كاريكاتورهاي توهينآميز
كاريكاتوريستهاي دانماركي كردند - و طرفه اينكه
همين دكتر سروشي كه امروز به چوب تكفير شما نواخته
ميشود، در مقالهاي به اين توهينها پاسخي محكم
داد - برازنده شما نبود و نيست. چنانكه تكفير كردن
هم در حوزه كار سينماگران نيست و تا جايي كه ما
ميدانيم و در قاعده مسلماني ما است، صدور چنين
فتواهايي نيازمند پيشزمينهها و تخصصهايي است كه
تا به حال ادعاي داشتنش را نداشتيد.بار ديگر به
سخنان خودتان دقت كنيد: <حالا بايد پرسيد اگر
سياستپيشه نيستيم، چرا وقتي چند كودكصفت و
ديوانهرفتار با كاريكاتور، به پيامبر ما توهين
ميكنند، آن موج به راه ميافتد، اما امروز كه از
زبان خودي، ناپسندترين نسبتها به آن بزرگ و كتاب
هدايتش قرآن داده ميشود، سكوت همه جا را در
برميگيرد و جز يكي دو صداي كمجان هيچكس فرياد
نميزند كه چرا دوباره از پس قرنها، به پيامبر
نسبت به شاعري ميدهند و قرآنش را احساسات شاعرانه
و خطاپذير ميخوانند؟>
نكته جالبتر اين بود كه همين متن كه در خبرگزاري
فارس منتشر شده است، با همين اشتباه دستوري در به
كار بردن <به> بعد از <نسبت> توسط شما خوانده شد و
هنگام خواندن متوجه اشتباه بودنش نشديد كه حتما به
خاطر عصبانيتتان بود.البته پيش از دعوت، چند
كلمهاي هم درباره سياسي و حكومتي نبودنتان گفتيد
كه مبادا چنين سخناني به پاي چنين رابطهاي نوشته
شود.
راستش را بخواهيد براي ما كه سينماي شما را دوست
داريم، بود و نبود چنين وابستگي چندان اهميتي
ندارد. حتي برايمان اهميتي ندارد كه امضاي شما پاي
هيچكدام از نامههاي اعتراضي سينماگران نيست و
وقتي كه دامنه سختگيريها چنان گسترده ميشود كه
بسياري از فيلمسازان را در برميگيرد، صدايي از
شما برنميخيزد و اين هم مهم نيست كه رفت و آمدتان
به كدام انجمن است و اين انجمنها چه موضعگيري
آشكاري دارند و در جناحبنديهاي سياسي كجا قرار
ميگيرند.ما سينماي مجيدي را دوست داريم و به او
به خاطر سينمايش احترام ميگذاريم و دوست نداريم،
فيلمساز مورد احترام ما به حوزهاي وارد شود كه
دانشي در آن ندارد و اگر به فرض دارد، بدون اينكه
حق دفاع و توضيحي براي متهمش قائل باشد، حكم به
تكفير بدهد و چنين بيمحابا مردم را دعوت به
واكنشهايي درباره كسي بكند كه در ستايش حضرت
رسول(ص) شعر سروده است.
|