www.drsoroush.com

 

عبدالکريم سروش

 
     
 
 
اسفند 86
 
نامه‌اي به مجيد مجيدي

محمدهادي فروزنده

 

 

 

 

هنوز زمان زيادي از سرخوشي و خوشحالي ناشي از انتخاب <رضا ناجي> بازيگر آخرين فيلم‌تان به عنوان بهترين بازيگر جشنواره برلين نمي‌گذرد كه شما را در تلويزيون در حال سخنراني در انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان مي‌بينيم كه محل تجمع برادران روزنامه‌نگار روزنامه‌هاي كيهان و خبرگزاري فارس و... است كه معمولا‌ تعريفي خاص از مسلماني دارند و هركسي را به محفلشان راه نيست.

ديدن تصوير شما خوشحالم كرد و بار ديگر آن غروري را كه به خاطر فيلم شما پيدا كرده بودم، احساس كردم، اما لحظه‌اي نگذشت كه فهميدم ظاهرا جشنواره برلين در متني كه از رويش مي‌خوانديد و با غلط و تپق هم مي‌خوانديد، بهانه‌اي بود براي گفتن حرف‌هايي كه براي ما كه دوستدار شما و سينماي نجيب شما بوديم، تاسف‌بار است.

نه اشتباه نكنيد! اصلا‌ بحثم اين نيست كه در سخنان دكتر سروش خطايي نيست. حتما خطا هست و حتما هم بايد نقد شود و متخصصان اين وادي هم دست به قلم برده‌اند و بعد از اين هم خواهند برد، اما فرو كاستن بحث‌هاي جدي كلا‌مي كه سابقه‌اي طولا‌ني در جهان اسلا‌م دارد، به بحث‌هاي احساسي و متاسفانه تحريف‌آميز و دعوت كردن مردم به اينكه همان كاري را كنند كه پيش‌تر درباره كاريكاتورهاي توهين‌آميز كاريكاتوريست‌هاي دانماركي كردند - و طرفه اينكه همين دكتر سروشي كه امروز به چوب تكفير شما نواخته مي‌شود، در مقاله‌اي به اين توهين‌ها پاسخي محكم داد - برازنده شما نبود و نيست. چنانكه تكفير كردن هم در حوزه كار سينماگران نيست و تا جايي كه ما مي‌دانيم و در قاعده مسلماني ما است، صدور چنين فتواهايي نيازمند پيش‌زمينه‌ها و تخصص‌هايي است كه تا به حال ادعاي داشتنش را نداشتيد.بار ديگر به سخنان خودتان دقت كنيد: <حالا‌ بايد پرسيد اگر سياست‌پيشه نيستيم، چرا وقتي چند كودك‌صفت و ديوانه‌رفتار با كاريكاتور، به پيامبر ما توهين مي‌كنند، آن موج به راه مي‌افتد، اما امروز كه از زبان خودي، ناپسندترين نسبت‌ها به آن بزرگ و كتاب هدايتش قرآن داده مي‌شود، سكوت همه جا را در بر‌مي‌گيرد و جز يكي دو صداي كم‌جان هيچكس فرياد نمي‌زند كه چرا دوباره از پس قرن‌ها، به پيامبر نسبت به شاعري مي‌دهند و قرآنش را احساسات شاعرانه و خطاپذير مي‌خوانند؟>

نكته جالب‌تر اين بود كه همين متن كه در خبرگزاري فارس منتشر شده است، با همين اشتباه دستوري در به كار بردن <به> بعد از <نسبت> توسط شما خوانده شد و هنگام خواندن متوجه اشتباه بودنش نشديد كه حتما به خاطر عصبانيت‌تان بود.البته پيش از دعوت، چند كلمه‌اي هم درباره سياسي و حكومتي نبودنتان گفتيد كه مبادا چنين سخناني به پاي چنين رابطه‌اي نوشته شود.

راستش را بخواهيد براي ما كه سينماي شما را دوست داريم، بود و نبود چنين وابستگي چندان اهميتي ندارد. حتي برايمان اهميتي ندارد كه امضاي شما پاي هيچكدام از نامه‌هاي اعتراضي سينماگران نيست و وقتي كه دامنه سختگيري‌ها چنان گسترده مي‌شود كه بسياري از فيلمسازان را در برمي‌گيرد، صدايي از شما برنمي‌خيزد و اين هم مهم نيست كه رفت و آمدتان به كدام انجمن است و اين انجمن‌ها چه موضعگيري آشكاري دارند و در جناح‌بندي‌هاي سياسي كجا قرار مي‌گيرند.ما سينماي مجيدي را دوست داريم و به او به خاطر سينمايش احترام مي‌گذاريم و دوست نداريم، فيلمساز مورد احترام ما به حوزه‌اي وارد شود كه دانشي در آن ندارد و اگر به فرض دارد، بدون اينكه حق دفاع و توضيحي براي متهمش قائل باشد، حكم به تكفير بدهد و چنين بي‌محابا مردم را دعوت به واكنش‌هايي درباره كسي بكند كه در ستايش حضرت رسول(ص) شعر سروده است.



 

 

منبع

 

 

بازگشت به درباره دکتر سروش