www.drsoroush.com

 

عبدالکريم سروش

 
     
 

بازگشت به صفحه اصلی 

آذر 1388

 

 

جریان سنتگرایی و مدرنیست در جهان اسلام

در حاشیه سفر اخیر سید حسین نصر به ترکیه

 

علی فاطمی

 

 

1- سید حسین نصر نامی آشنا در بین طبقه تحصیلکرده و روشنفکر جمعیت دیندار ترکیه است. تمام آثار وی به ترکی ترجمه شده است و او به طور مکرر برای ایراد سخنرانی به ترکیه دعوت می شود. در آخرین مورد وی در 14 اکتبر- 22 مهر- به دعوت احمد داوود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه و از اعضای پرنفوذ حزب حاکم، حزب عدالت و توسعه، در بنیاد علوم و هنر استانبول با عنوان  "از قرن بیستم چه آموختیم و برای قرن بیست و یکم چه چیزی باید بدانیم؟" سخنرانی کرد. (1) 
    ابراهیم کالین دانشجوی ترک نصر در دانشگاه جورج واشنگتن که اکنون استاد دانشگاههای ترکیه و مشاور ارشد رجب طیب اردوغان است در سخنان مقدماتی خود در جلسه سخنرانی دکتر نصر، ضمن تجلیل از مقام علمی و معنوی استادش به اختصار به بررسی حضور سید حسین نصر در ترکیه پرداخت. وی با اشاره به سخنرانی سید حسین نصر در دهه هشتاد در دانشکده ادبیات دانشگاه استانبول وی را نعمتی برای جامعه معاصر ترکیه دانست. دکتر نصر نیز در ابتدای سخنان خود ضمن تشکر از داوود اوغلو به خاطر دعوت به سخنرانی، از ترکیه به عنوان وطن دوم خود نام برد.
 
2- به نظر می رسد سید حسین نصر یکی از منابع تئوریک حزب عدالت توسعه و همینطور جریان اسلامگرای کنونی در ترکیه است. این وضعیت به مثابه یک پدیده فرهنگی و فکری در خور تامل است. اهمیت این مسئله وقتی روشنتر می شود که بدانیم قبل از سید حسین نصر، دکتر شریعتی، نیز تمام آثارش به ترکی ترجمه شد و به عنوان ایدئولوگ برخی از گروههای اسلامی در دهه 80 مورد توجه قرار گرفت. گذر جامعه مسلمان ترکیه از شریعتی به نصر یک ویژگی دیگر هم دارد و آن عدم توجه کافی به دکتر سروش روشنفکر مدرنیست ایرانی است که در ایران بیشتر به عنوان رقیب نصر تلقی می شود.
     در این نوشته کوتاه ضمن توصیف این پدیده یعنی ظهور و افول ایدئولوگهای ایرانی در بین گروههای اسلامی ترکیه- این کار به معنی انکار تاثیر و اهمیت اندیشمندان بومی ترکیه و یا غیر ایرانی در ترکیه نیست-  در صدد پاسخ به سوالات زیر خواهیم آمد: چرا روشنفکران ایرانی در ترکیه مخاطب دارند؟ چرا سید حسین نصر در ترکیه جدی گرفته می شود ولی در کشور خود ایران این قدر تاثیر گذار نبوده است؟ چرا در حالیکه روشنفکران دینی ایران از "گذر از شریعتی" صحبت می کنند هنوز شریعتی در ترکیه خوانده می شود؟ چرا سروش، که در داخل ایران موثرترین اندیشمند تلقی می شود، در بین گروههای اسلامی ترکیه مخاطب زیادی ندارد؟ آیا جامعه اسلامی ترکیه همانطور که گذر از شریعتی به نصر را تجربه می کند، گذر از نصر به سروش را هم تجربه خواهد کرد؟
 
3- چنانکه گفته شد تمام آثار دکتر نصر به ترکی ترجمه شده است و به قول دکتر کالین آثار دکتر نصر بیشتر از همه زبانهای دیگر به ترکی ترجمه شده است. حتی برخی از آثار دکتر نصر که عموما به انگلیسی نوشته شده اند، به فارسی، زبان اصلی خود نویسنده، ترجمه نشده اند. زبان عربی، زبان اصلی جهان اسلام، هم مقصد مهمی برای آثار نصر نبوده است. این می تواند به خاطر اتفاق و تصادف باشد، مثلا داشتن دانشجویان و علاقمندان ترک فعال، ولی می تواند همینطور معلول تناسخ اندیشه نصر با سنت اسلامی ترکیه که تصوف است باشد. علت دیگر خوانده شدن متفکران ایرانی در ترکیه می تواند خلا اندیشه دینی در ترکیه باشد. ترکیه در دوره معاصر، علیرغم موفقیتهای اجتماعی و سیاسی، در حوزه فکری مخصوصا فکر اسلامی خیلی مولد نبوده است. وقتی از اندیشمندان معاصر جهان اسلام، مخصوصا اندیشمندان رفورمیست، صحبت می شود به سختی می توان از ترکیه در این فضا نماینده ای دید.
 
4- ولی چرا درحالیکه شریعتی و نصر در ترکیه به ایدئولوگ تبدیل می شوند دکتر سروش، پدر معنوی جنبش اصلاحات در ایران، در ترکیه جدی گرفته نمی شود؟ درحالیکه تمام آثار شریعتی و نصر به ترکی ترجمه شده اند و حتی مجموعه آثار شریعتی در23 جلد مجددا در 2009 به چاپ رسید از دکتر سروش فقط یک کتاب "نهاد ناآرام جهان" به ترکی چاپ شده است. کتابی کوچک که به دوره فکری اولیه سروش تعلق دارد. علت اینکه دکتر سروش در جامعه ترکیه مورد استقبال قرار نمی گیرد چیست؟
    به نظر نویسنده علت این امر به تفاوت شرایط تاریخی و سیاسی روشنفکران ایرانی نامبرده بر می گردد. نصر و شریعتی محصول فضای سکولار قبل از انقلاب اسلامی ایران بوده اند ولی سروش محصول فضای اسلام سیاسی بعد از انقلاب اسلامی است. تفاوت این دو فضا در آن است که شریعتی و نصر دغدغه حفظ سنت در مقابل سکولاریزاسیون رادیکال را داشتند و دارند (البته هر کدام به روش متفاوت خود؛ شریعتی انقلابی بود و نصر سنت گرا) ولی دغدغه سروش حفظ توامان حقوق طبیعی انسان و سنت در مقابل رادیکالیسم اسلامی است.
    موقعیت روشنفکران مسلمانان ترکیه به موقعیت شریعتی و نصر نزدیکتر است تا سروش. آنها هم دغدغه حفظ سنت در مقابل سیستم سکولار را دارند. ترکیه هنوز اسلام سیاسی را تجربه نکرده است که به سروش به عنوان ترسیم کننده مجدد مرزهای سنت برای حفظ سنت از رادیکالیسم و محافظت از حقوق طبیعی انسان نیاز داشته باشد. بنابراین ترکیه شرایط سیاسی و تاریخی متفاوتی دارد. اگر حزب عدالت و توسعه در آینده بخواهد استفاده حداکثری از سنت بکند و تمامیت خواه شود و یا تئوری سنت گرایی نتواند سیستم سیاسی تابع خود را در طی مسیر توسعه همراهی کند آنوقت ممکن است بخشی از جامعه مسلمان ترک به سراغ سروش بیایند. شاید آن موقع برخی از گروههای مسلمان ترکیه، گذر از نصر به سروش را تجربه خواهد کرد.

 

 

 

منبع

 

 

بازگشت به درباره دکتر سروش