www.drsoroush.com

 

عبدالکريم سروش

 
     
 
 
اسفند 87
 
 
در انتظار روشنگري
 
بيژن موميوند

 

 

نسبت عبدالکريم سروش با جنبش اصلاحات ايران نسبت قابل تاملي است، اگرچه او بارها عنوان کرده پدرخوانده اصلاح طلبان نيست و خود را يکي از سرنشينان کشتي اصلاح مي داند و نه ناخداي آن، اما بسياري او و حسين بشريه را از جمله معماران اصلاح طلبي معاصر ايران مي دانند و در شرايط کنوني براي گشوده شدن کار فروبسته اصلاحات انتظار ويژه يي از آنان دارند.

سروش در اواخر دهه 60 با طرح نظريه قبض و بسط تئوريک شريعت، امکان ارائه تفسيري متفاوت نسبت به قرائت رسمي از دين فراهم آورد. اين نظريه و نظريات ديگري چون «حکومت دموکراتيک ديني»، «مدارا و مديريت» و... پايه ها و مباني فراهم آوردند که بخش نظري و معرفتي اصلاح طبي را مي توان برآمده از آنها دانست. توسعه سياسي و جامعه مدني به عنوان پايه هاي سياسي اصلاح طلبي نيز برآمده از نظريات بشيريه بود. شاگردان و دوستان سروش با انتشار ماهنامه «کيان» مروج تفسير دگرگونه و متفاوتي از دين بودند که هدف آن ايجاد سازگاري و هماهنگي بين معرفت ديني و دنياي جديد بود و مي توان «روشنفکري ديني» را آيينه تمام نماي اين جريان دانست. جريان روشنفکري ديني اگرچه در دهه 70 مجال چنداني براي فعاليت در عرصه عمومي نداشت، اما در عمل فضاي فکري جامعه را به گونه يي مهندسي کرد که پيروزي شگفت انگيز سيدمحمد خاتمي در هفتمين دوره انتخابات رياست جمهوري محصولي از محصولات آن بود. البته پيروزي خاتمي علاوه بر هژموني روشنفکري ديني، دلايل و علل سياسي، اجتماعي، فرهنگي و... ديگري نيز داشت. بنابر چنين پيوندي که بين جريان روشنفکري ديني و ظهور و بروز جنبش اصلاحات وجود داشت، انتظار مي رفت دولت اصلاح طلب از روشنفکران ديني به عنوان مغز تئوريک خود بهره برد، اما به علت حساسيت جريان مخالف اصلاحات و با رعايت مصلحت ها اين اتفاق هرگز نيفتاد و روشنفکران ديني تنها همانند ساير گروه ها و جريان ها توانستند از فضاي نسبتاً باز بعد از دوم خرداد تا حدودي استفاده کنند. با اين وجود همچنان محدوديت هايي که در گذشته سروش با آن مواجه بود ادامه داشت و همچنان عده يي با تکيه بر قدرت خود از تدريس او در دانشگاه جلوگيري مي کردند، اما سروش به اين دل خوش بود که شايد مجال و فضاي بيشتري براي دوستان و همفکرانش مهيا شود. توقيف مطبوعات وابسته به روشنفکري ديني به ويژه توقف جامعه و کيان اندک فضاي ايجاد شده را از بين برد و تمام اميدها به يأس تبديل شد تا جايي که بعد از توقيف «جامعه» سروش به خاتمي نوشت؛ «شعار دادن و وعده کردن و وفاي آن را از فداکاران خواستن و وفاکنان را به دست جفاي قضا سپردن و زجر و زنجير و خصومت و خشونت عدالت ستيزان را ديدن و سر بالا نکردن و همه سخن از لطف و جمال و جلوه و عشوه حريت و انسانيت گفتن، و خسروانه خنده زدن و به نامي از حق و قانون شيرين کام بودن و بر سر فرهادکشان فرياد نکردن، آيا خسران خسروان و خجلت خردورزان را در پي نخواهد داشت؟» و هشدار داد که عشق به آزادي کافي نيست و ستايشگري محض هم راهي به دهي نمي برد و خاتمي را به شجاعت در عمل فرا خواند؛«نوبت گفتارهاي عاشقانه گذشت. امروز محتاج کردارهاي دليرانه ايم». سروش در سال هاي آخر اصلاحات، زماني که اميدهايش رنگ باخت و مزرعه نورس جامعه مدني را خشک يافت، هجرت کرد، همچنان که حسين بشيريه بعد از دوران اصلاحات، رفتن را بر ماندن ترجيح داد.

بسياري ناکامي جنبش اصلاحات را مساوي با ناکامي روشنفکري ديني دانسته و پايان عصر آن را اعلام کرده اند. سروش به رغم اينکه سرسختانه با اين نظر مخالف است، اما هنوز به طور تفصيلي و تحليلي درباره نسبت روشنفکري ديني با جنبش اصلاحات سخن نگفته است. بسياري هنوز منتظر آن هستند که او نسبت اين دو را باهم روشن کند و با برشمردن دلايل و علل ناکامي اصلاحات تبيين کند که چرا اين ناکامي چندان ارتباطي به کارنامه روشنفکري ديني ندارد.

مساله ديگري که انتظار مي رود سروش درباره آن به صراحت اعلام نظر کند، نظريه «حکومت دموکراتيک ديني» است. او بايد به روشني بيان کند که آيا همچنان آن را قبول دارد و آيا هنوز هم کارآمد است يا درخصوص دين و حکومت نظر ديگري دارد. اگرچه طي چند سال اخير نکاتي گفته که نشان دهنده عبور از نظريه فوق است، اما به طور دقيق هنوز اعلام نکرده که ديگر آن را قبول ندارد و چه نظري را جايگزين آن کرده است.

از جمله لوازم ضروري بقاي روشنفکري ديني ارتباط آن با نسل جديد و پاسخگويي به خواست ها و نيازهاي اين نسل است. از جمله ويژگي هاي نسل جوان توجه بيشتر به مسائل انضمامي و عملي است و برخلاف نسل گذشته چندان شيفته نظريه نيست. بر اين اساس لازم است روشنفکران ديني توجه بيشتري به مسائل و مشکلات عملي داشته باشند و از آسمان انتزاع به زمين انضمام بيايند و با نسل جوان همنشين و هم سخن شوند و جوابگوي دغدغه ها و مسائل آنان باشند.

هرچه به انتخابات رياست جمهوري نزديک تر مي شويم گروه هاي سياسي منتظر اعلام نظر سروش در خصوص آن هستند. حاميان مهدي کروبي مي پسندند که چون دور قبل او شيخ را شايسته رياست جمهوري بداند و هواداران خاتمي انتظار حمايت او از رئيس جمهور اصلاحات دارند يا اينکه حداقل در خلوت حمايت کند و در ظاهر سکوت. آيا سروش اکنون که به ايران بازگشته در اين خصوص موضع خود را اعلام مي کند يا اينکه چون دور قبل به روزهاي پاياني موکول مي کند يا اين بار سکوت را برمي گزيند.
 
 

منبع

 

 

بازگشت به درباره دکتر سروش