سپاس از دكتر سروش

برای روشنگری و شفافيت در نامه اخيرشان

بابك داد
 

 

 

نامه تازه جناب آقاي دكتر سروش، توضيح و تكميلي است روشنگرانه و اقدامي است تحسين انگيز و البته آموزنده. بابت سپاس از روشنگري و صراحت ايشان و براي آنكه تاخيرم حمل بر مسئوليت ناشناسي نشود،ترجيح دادم حتي به قيمت تعجيل و كاستي احتمالي اين نوشته،آن را تنظيم كنم و بدست انتشار بسپارم.

***

مطالعه نامه اخير دكتر سروش،جداي از تاسفي كه بابت شِكوِه هاي ايشان از برخي برخوردهاي ناروا برمي انگيزد،اما از آن جهت باعث خوشحالي است كه ترديدها را با صراحت برطرف مي سازد و اين واقعيت را اثبات مي كند كه برغم مدعيان و غوغاگران، دكتر سروش همچنان در صف تفكري قرار دارند كه جامعه ما را ناگزير از اصلاحات مي داند و همچنان به اصلاح و پالايش جامعه مي انديشند.تفكري كه مردم آن را برگزيده اند و در انتخابات سال 80 مهر تاييد دوباره اي بر آن زده اند.همچنين خط بطلاني است بر سوءاستفاده هايي كه سياست بازان از آن نامه كردند و با تمسك به نظرات ايشان،خواهان استعفاي خاتمي شدند بي آنكه نسخه اي براي دوران پيش رو ارائه كنند.دكتر سروش با شفاف سازي نامه قبلي و تصريح نظرات خود،طرفداران هيجان زده استعفا را متوجه واقعيت نظر خود كردند و اين شجاعت،انصافا"جاي سپاس دارد.

گرچه بسياري از مخالفان اصلاحات (در داخل يا در خارج) از هجمه دكتر سروش به خاتمي دچار شوق و شعف موقتي شدند،اما احساس مسئوليت دكتر سروش در نامه روشنگرانه اخيرشان،موجب نوميدي و ياس آنان شد.زيرا اين نامه سرشار است از روشنگري و شفافيت و همدلي با اصلاحات و بخصوص درك شرايط"گُزيده"مردي كه رذيلانه"گَزيده"مي شود و ناواييهاي بسياري را براي عمل به عهدش با مردم به جان خريده است.

دكتر سروش در نامه اخيرشان با توضيحاتي شفاف به رفع شبهات بوجودآمده پرداخته اند و بدين گونه به مخاطبان خود مي آموزند كه حتي شخصيت گرانسنگي همچون ايشان هم نسبت به روشنگري افكار عمومي احساس بي نيازي نمي كنند و اساسا"شايسته بزرگان و انديشمندان نيست كه نسبت به قاطبه مردم و اذهان عمومي بي تفاوتي و سهل انگاري كنند.همچنين به مخاطبان مي آموزند كه براي سنجش درستي يا نادرستي يك عمل اجتماعي مانند اصلاحات،نبايد بي حوصلگي كرد و موفقيت كارهاي بزرگ و زيربنايي نيازمند صبر و مداومت و "ماندن"است. هم از اين روست كه،مشفقانه خاتمي را به ماندن تشويق مي كنند.

طبيعي است صف منتقداني كه خواهان شفافيت دكتر سروش درباره مقوله اصلاحات شده بودند و گلايه هايي بابت برخي عصبيتهاي نامه ايشان به رئيس جمهوري داشتند، با صف غوغاگران و دشنامگويان جداست و يقينا" آقاي دكتر نيز با تكيه بر همين تفاوتها، مواضع خود را صريح و شفاف در نامه اخيرشان براي مردم تبيين كرده اند.اما بايد متاسف بود كه كساني بنام نقد و انتقاد،شخصيتي همچون سروش را مورد هجمه قرار داده و به بيان شِكوِه و گلايه ناگزير مي سازند.قطعا"كساني كه امروز جسارت نقد سخنان استاداني همچون خاتمي يا سروش و ساير بزرگان را يافته اند،اين قابليت و توان را از ثمره درسها و آموزه هاي همين عزيزان يافته اند. همانگونه كه آقاي خاتمي در رفع لكنت زبان تاريخي مردم ما در برابر قدرت،نقشي بسزايي دارند و امروزه خود در برابر آماج نقدها ايستاده اند،جناب دكترسروش هم مرتبه بلندي را در عقلانيت جامعه دارند و سهم بسزايي در تمرين تفكر اجتماع ما برعهده داشته اند.پس اوج بي سليقگي است اگر كساني رسم "نقد جوانمردانه" و شيوه"نقد منطقي" را از محضر اين اساتيد فرانگرفته باشند.

***

نامه اخير دكتر سروش،همچنين درعين روشنگري و رفع ابهامات،آموزه هاي ديگري هم در بطن خود نهفته دارد كه قصدم برشمردن برخي از آنها بود،اما چنانچه گفتم فعلا" تحليل آن موارد را قرباني مي كنم تا ادب سپاسگزاري را با سرعتي كه شايسته حق استاداني همچون ايشان است بجا بياورم.باشد كه صداقت اين سپاس، بر ايشان و جانهاي صادق موثر افتد.

13مردادماه82

Babakdad1@yahoo.com

.

http://news.gooya.com/2003/08/04/0408-w-15.php

 

بازگشت