www.drsoroush.com

 

عبدالکريم سروش

 
     
 

بازگشت به صفحه اصلی 

 6  آذر 1385

 

"پادگان" تربيت مدرس

 

 

مقام هاي عاليرتبه سياسي و نيروهاي اطلاعاتي – امنيتي تاثير گذار بر خط مشي هاو برنامه هاي دانشگاه تربيت مدرس، فشارهاي خود را براي تبديل اين نهاد علمي به "پادگان تربيت مدرس" تشديد کرده اند. به همين علت در ماه گذشته دانشگاه تربيت مدرس به خبرسازترين دانشگاه ايران تبديل شد.

نگاهي به روند امور بيانگر اين نکته است که ازدياد فشار بر اساتيد و دانشجويان ناشي از بازگشت به سياست هايي است که بنيانگزاران دانشگاه تربيت مدرس در زمان تاسيس آن داشتند. در آن زمان، يعني پس از اجراي انقلاب فرهنگي و متعاقب تعطيل دانشگاه ها و پاكسازي گسترده اساتيد و دانشجويان دگرانديش، از سوي ستاد انقلاب فرهنگي( که بعدها نام شورايعالي انقلاب فرهنگي به آن اطلاق شد) در سال 1361 مركزي براي تربيت "اساتيد مكتبي و متعهد" دانشگاه هاي كشور به نام "مدرسه تربيت مدرس" در تهران تأسيس شد.

اين مدرسه كه يكي دو سال بعد به دانشگاه تربيت مدرس تغيير نام داد، توسط احمد احمدي (عضو مادام العمر شوراي انقلاب فرهنگي، رئيس مادام العمر سازمان سمت و نماينده تهران در دوره هفتم مجلس شورا) و نجفقلي حبيبي (نخستين رئيس دانشگاه تربيت مدرس، رئيس سابق دانشگاه علامه طباطبائي، دبيركل سابق انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه ها، نماينده دوره سوم مجلس شورا و نامزد رد صلاحيت شده انتخابات ميان دوره اي مجلس هفتم) تأسيس شد.

نخستين مأموريت اين دانشگاه تازه تأسيس، تدوين كتب درسي علوم انساني بر اساس ارزش هاي انقلاب اسلامي، يا همان اسلاميزه و ايدئولوژيك كردن علوم انساني بود كه با هماهنگي سازمان يافته با موسسه محمد تقي مصباح يزدي در قم آغاز شد و پس از صرف وقت و هزينه فراوان به شكست كامل انجاميد.

اين نهاد در مقايسه با ديگر دانشگاه ها كه بنيه اي علمي و آكادميك دارند، به عنوان نخستين فرزند خلف انقلاب فرهنگي، از آغاز، حزب اللهي بودن و ظاهر مذهبي داشتن را به عنوان ملاك اصلي جذب اعضاي هيأت علمي قرار داد.

نخستين فارغ التحصيلان اين دانشگاه که به ضعف داشتن مايه علمي معروفند، در آن زمان به جاي اساتيد پاكسازي شده دانشگاه تهران استخدام شدند؛ به عنوان نمونه دانشكده حقوق و علوم سياسي. عنوان "تربيت مدرسي" مدت ها در دانشگاه هاي تهران و بهشتي معادل عنوان "بسيجي" به معناي بيسواد و تحميلي به كار مي رفت.

اما دانشگاه تربيت مدرس نيز از دهه هفتاد همانند ديگر بخش هاي جامعه دچار تحول شد و بر خلاف اهداف اوليه موسسان آن، جوانه هاي آكادميك و دگرانديشي در آن شروع به رشد كرد، تا آنجا كه از لحاظ علمي در اواخر دهه هفتاد و اوائل دهه هشتاد به يكي از سه دانشگاه اول كشور تبديل شد. اين ارتقاي علمي دقيقا همزمان با فاصله گرفتن از روش و منش هاي مورد استفاده در گذشته و همچنين افراد جذب شده و آموزش ديده دهه 60 بود.

همزمان با شروع تغييرهاي بنيادي در جامعه پس از شکست دوران اصلاحات و با استقرار دولت محمود احمدي نژاد، بازگشت به سياست ها و برنامه هاي پيشين و توجه به ارزش ها و ضوابط دهه شصت در تمام كشور، از جمله در دانشگاه ها آغاز شد. به كار گماردن افراد كم مايه، مطيع و وابسته به ارگان هاي امنيتي و نظامي در سطوح مختلف مديريت دانشگاه ها نخستين گام در اين مسير بود.

با توجه به سوابق ويژه دانشگاه تربيت مدرس، فرهاد دانشجو( که دو برادر ديگرش كامران دانشجو استاندار تهران و پرويز دانشجو عضو آبادگر شوراي شهر تهران است) از مهره هاي وزارت اطلاعات به عنوان رئيس دانشگاه منصوب شد. سپس با عنايت به حضور مهمترين اساتيد دگرانديش كشور در دانشكده علوم انساني اين دانشگاه، حجت الاسلام رضا اكبريان (نماينده سابق مقام رهبري در دانشگاه هاي آمريكا و كانادا، باجناق علي آقامحمدي از اعضاي دفتر مقام عظماي ولايت و از دست پرورده هاي احمد احمدي) از سوي ستاد فرماندهي انقلاب فرهنگي به عنوان رئيس دانشكده منصوب شد. ماموريت اصلي وي قلع و قمع اساتيد دگرانديش علوم انساني بود.

با گذشت كمتر از شش ماه از انتصاب اكبريان،سعيد حجاريان به طور كلي از دانشگاه كنار گذاشته شد، با ابوالفضل شكوري پس از چهارده سال عضويت در هيأت علمي گروه علوم سياسي تسويه حساب شد، حاتم قادري رسما ممنوع السخنراني شد- او مجاز به ايراد سخنراني در هيچيك از دانشگاه هاي كشور نيست- هاشم آقاجري از مديريت گروه تاريخ كنار گذاشته شد، واينک محسن كديور هم در پي فشارهاي فزاينده، در كش و قوس كنار گذاشته شدن كامل است.

به دنبال اعتراض گسترده اساتيد و دانشجويان دانشكده علوم انساني به حجت الاسلام اكبريان، كه در قالب ملاقات هاي فردي و گروهي صورت گرفته،او در تمامي اين ديدارها بر دو نکته تاکيد داشته است: اول اينكه وي سياسي نيست، چرا كه نه روزنامه مي خواند نه به اينترنت مراجعه مي كند ـ البته بلافاصله اضافه مي كرده كه دستور از بالا است و نظام درباره كديور و ديگران تصميم خود را گرفته و او چاره اي جز اجرا ندارد ـ دوم اينكه معترضين را به نحوي تهديد كرده است: اساتيد را به تأخير در ارتقا و ترفيع اداري و دانشجويان را به ايجاد مشكل در ادامه تحصيل.

در پي شكايت محسن كديور از اكبريان و دانشجو به هيأت انتظامي اعضاي هيأت علمي دانشگاه تربيت مدرس، پس از اينكه صادق آينه وند و محمدتقي احمدي صدور احكام فرمايشي عليه همكاران خود را نپذيرفتند، بدون استعفا از سمت خود عزل شدند. سپس فرمانده سابق بسيج اساتيد دانشگاه به نام سردار مسلمي نائيني به عنوان رئيس و اصغر مشبكي (از اعضاي وزارت اطلاعات) و خانم نهله غروي نائيني (كه در دانشكده علوم انساني در بين اساتيد و دانشجويان در دو حوزه آموزش و پژوهش ضرب المثل است) به عنوان اعضاي جديد هيات انتظامي منصوب شدند. شنيده شده كه هيأت انتظامي در نخستين مأموريت خود كديور را به علت انجام "جرم مصاحبه" احضار كرده است.

سيطره نظاميان بر دانشگاه به سردار مسلمي خلاصه نمي شود. فرمانده سازمان بسيج اساتيد دانشگاه به نام سردار يادگاري، با حفظ سمت به معاونت دانشجوئي دانشگاه منصوب شده است. نخستين اقدام سردار يادگاري صدور بخشنامه اي در مورد تعيين اندازه چاك مانتوي دختران دانشجو و ادامه سياست انقلابي "يا روسري يا توسري" از اول دي ماه است. سياست ها و مقررات كادر مديريت نظامي امنيتي اين دانشگاه، که خارج از چارچوب قوانين جاري كشور و فراتر از آئين نامه هاي وزارت علوم است، در خدمت بازگرداندن وضعيت دانشگاه تربيت مدرس به سال هاي دهه شصت است: محيطي براي تربيت نيروهاي حزب اللهي، بسيجي و پيشتاز در سركوب و فشار.

ديگر عضو سازمان بسيج اساتيد تربيت مدرس، سردار مهدي كوچكزاده پشتيباني همرزمان را در مجلس شورا به عهده دارد. دانشگاه تربيت مدرس در ميان دانشگاه هاي كشور بيشترين همكاري را با سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نيروي انتظامي جمهوري اسلامي و دانشگاه نظامي امام حسين داراست. سردار صفوي (فرمانده كل سپاه)، سردار قاليباف (فرمانده سابق ناجا، شهردار تهران) و يكي از برادران لاريجاني ازجمله فارغ التحصيلان اين دانشگاه هستند.

شنيده ها حاكي از آن است كه اعضاي هيأت علمي گروه فلسفه دانشگاه تربيت مدرس حتي خارج از محيط دانشگاه نيز دائما با اعتراض اساتيد و دانشجويان مواجهند. به عنوان نمونه حجت الاسلام اكبريان (رئيس انتصابي دانشكده علوم انساني) كه به صورت حق التدريسي با دانشگاه آزاد و جزيره خودمختار مهدي گلشني در دانشگاه شريف رفت و آمد دارد و محمد سعيدي مهر(مدير گروه فلسفه تربيت مدرس) كه با حفظ سمت در يكي از واحدهاي دانشگاه آزاد نيز مسئوليت دارد، در چند هفته اخيربارها از سوي اساتيد و دانشجويان دانشگاه هاي آزاد و شريف مورد اعتراض و پرسش قرار گرفته اند.

شنيده شده كه برخي از اساتيد مشهور كه نامشان به عنوان اساتيد مدعو گروه فلسفه در ترم مهرماه اعلام شده بود با توجه به وضعيت جديد گروه از همكاري با آن امتناع كرده اند، از آن جمله علي پايا، محمد اردشير و آيت الله مصطفوي. پيش بيني مي شود اين روند با شدت بيشتري در ترم هاي ادامه داشته باشد.

يكي از نشريات دانشجوئي مأموران ارشد مقابله با دگرانديشان دانشگاهي را به شرح زير معرفي كرده است: مهدي گلشني مأمور كنترل و اخراج عبدالكريم سروش، عباسعلي عميد زنجاني مأمور كنترل و اخراج محمد مجتهد شبستري، و بالاخره رضا اكبريان و فرهاد دانشجو مأمور كنترل و اخراج محسن كديور.البته معلوم نيست در مورد اخير گوي سبقت نصيب كدام مامور خوش اقبال خواهد شد تا در آينده جايزه خود را گرفته و به نحو مناسب ارتقاي مقام پيدا كند.

گفته مي شود ميرحسين موسوي (آخرين نخست وزير جمهوري اسلامي، عضو هيأت امناي دانشگاه تربيت مدرس و عضو هيأت علمي گروه علوم سياسي دانشگاه تربيت مدرس) كه به سركوب ها و فشارهاي اخير معترض است، اخيرا به شدت تحت فشار قرار گرفته تا استعفاي خود را از پست هيأت امناي دانشگاه تقديم كند. پيش بيني مي شود استعفاي او فضاي اختناق را تشديد کند و به افزايش فشار بر اساتيد دگرانديش منجر شود.

به موازات فشار بر كديور، شنيده ها حاكي از افزايش فشار بر عبدالكريم سروش است که در حال حاضر مجبور به خروج از کشور شده است. در اين جريان، احمد احمدي و مهدي گلشني دو "چهره ماندگار" و از صاحب منصبان فرهنگي نظام در نامه هاي جداگانه اي به شوراي عالي انقلاب فرهنگي تشديد فشار بر سروش را خواستار شده اند. به نظر آگاهان عرصه فرهنگ، در موج جديد فشار بر اساتيد دگرانديش ايراني علاوه بر اراده برتر سياسي، حسادت هاي شخصي و رقابت هاي ناسالم صنفي نيز دخالت دارد. اقبال جامعه فرهنگي و دانشجويان به آثار سروش، مجتهد شبستري و كديور در دامن زدن به اين فشارها و فضاي سركوب تأثير مستقيم داشته است.

همچنين شنيده ها حاكي از آن است كه جعفر توفيقي (وزير سابق علوم و عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس) و عبدالله جاسبي (رئيس در شرف عزل دانشگاه آزاد اسلامي) نيز به طور جداگانه از روند سركوب و فشار در دانشگاه تربيت مدرس ابراز نگراني كرده اند، اما گفته مي شود فرهاد دانشجو، قضيه فشارهاي وارده بر كديور را به "اراده برتر سياسي" نسبت داده و نغمه "المأمور معذور" را سر داده است.

با توجه به اين مسائل، روساي نظامي- امنيتي دانشگاه تربيت مدرس عزم خود را جزم كرده اند تا دانشگاه تربيت مدرس را بر اساس اهداف اوليه بنيانگذاران آن، به "پادگان تربيت مدرس" تبديل كنند؛ سربازخانه اي كه در آن استاد و دانشجو بايد به ساز مقام هاي عاليه برقصند و ازهيچ عنصر نامطلوب و عنصر دگرانديشي اثري نباشد.

 

منبع

      

بازگشت به اّرشيو خبرها